بر اساس اسناد از طبقهبندی خارجشده و به گفته خود فلیکس رودریگز، مامور سیا که از جمله افرادی بود که در ساعات پایانی پیش از مرگ چهگوارا، او را دستگیر کرده و تحت نظر داشت ، چه گوارا دو سال پیش از مرگش، پس از ترک کوبا، به زندگی مخفی روی آورده بود و ماموران اطلاعاتی سیا مدتها در تعقیب او بودند. اسناد نشان میدهد که لیندون جانسون، رئیسجمهور وقت آمریکا، مرتباً از محل حضور چه گوارا اطلاع مییافت، و مقامهای واشنگتن نگران بودند که فعالیتهای او به گسترش جنبشهای انقلابی چپگرا در منطقه بینجامد. گروه چریکی کوچک چه گوارا، که بنا بر برخی گزارشهای آن زمان تنها از حدود شش نفر تشکیل میشد، با آغاز شورشی علیه دولت ژنرال رنه بارینتوس در بولیوی، نگرانی جدی در واشنگتن برانگیخت. بارینتوس از ایالات متحده آمریکا خواست تا برای مقابله با شورشیان، نیرو و سلاح اعزام کند.
اسناد شامل گزارشهایی است که درباره روزهای پایانی و مرگ چه گوارا به لیندون جانسون ارائه شده بود. درهرحال سازمان سیا در دستگیری وقتل او نقش داشت. اگرچه سازمان سیا مدعی است که تصمیم به اعدام چه گوارا از سوی فرماندهی عالی ارتش بولیوی گرفته شد.
شیلی و اروگوئه
مشارکت سیا در کودتایی که به مرگ رئیسجمهور مارکسیست، سالوادور آلنده، انجامید، از شناختهشدهترین و مستندترین نمونههای مداخله این سازمان در آمریکای لاتین به شمار میرود. در سال 1353 ( ۱۹۷۴) ، روزنامه نیویورک تایمز برای نخستین بار این مداخله را افشا کرد. روزنامه نیویورک تایمز متن گفتوگویی ضبطشده را منتشر کرد که در آن هنری کیسینجر، وزیر خارجه وقت آمریکا، گفته بود: «نمیدانم چرا باید دست روی دست بگذاریم و تماشا کنیم که کشوری بهخاطر بیمسئولیتی مردم خودش کمونیستی شود.» میسیاتو میگوید: «دخالت آمریکا در شیلی در دوران آلنده، موفقترین نمونه از مداخلات این کشور بود؛ با پشتیبانی لجستیکی و نظامی برای سرنگونی او.» لئوناردو باندارا، پژوهشگر موسسه مطالعات توسعه و صلح در دانشگاه دویسبورگ-اسن آلمان، گفته است که: «در کل، آنها هیچگاه از صفر وارد عمل نمیشوند؛ بلکه جنبشی را که از پیش در کشوری وجود دارد شناسایی کرده و از آن پشتیبانی میکنند.» بنظر این پژوهشگر: «در شیلی، مانند برزیل، پیشتر حرکت نظامی کودتاگرانهای وجود داشت و سیا همان را پشتیبانی و تقویت کرد.» ناتالینو تایید میکند که مداخلات موفق واشنگتن زمانی رخ میداد که «سازمان اطلاعاتی آمریکا با نیروهای داخلی آن کشورها به شکل هماهنگ و سازمانیافته عمل میکرد.» گفته میشود سیا در فاصله سالهای 1342 تا 1349 ( ۱۹۷۰ تا ۱۹۷۳) میلیونها دلار برای بیاعتبار کردن دولت سالوادور آلنده هزینه کرد. این اقدام زمینهساز کودتا و بهقدرترسیدن دیکتاتور آگوستو پینوشه اوگارته شد که با وجود نقض گسترده حقوق بشر، نزدیک به ۱۷ سال در قدرت باقی ماند.
در اروگوئه، که بین سالهای 1349 تا 1364 ( ۱۹۷۳ تا ۱۹۸۵) زیر سلطه یک دیکتاتوری نظامی بود، شواهدی وجود دارد که نشان میدهد سیا در تاسیس دفتری امنیتی در مونتهویدئو نقش داشته است. این دفتر در دهه پیش از کودتا، نیروهای پلیس را برای مقابله با شورشیان و چریکهای چپگرا آموزش میداد. همچنین گفته میشود سیا تجهیزات و دفترچههای آموزشی در اختیار ارتش اروگوئه قرار داده بود.
اکوادور و پرو
دولورس گارسیا از شرکت امنیتی «گری داینامیکس» گفته است که : «سیا در بالاترین سطوح دولتهای آمریکای لاتین نفوذ کرده بود؛ تقریباً در همه سازمانهای سیاسی مهم و حتی در بخشهای مالی گروههای تحت نظر مامورانی مستقر کرده بود. این نفوذ به سیا امکان میداد به اطلاعات حساسی مانند برنامههای کاری حزب کمونیست و جزئیات نشستهای داخلی دست یابد.»
به گفته ویلیام بلوم، سازمان سیا در فاصله سالهای 1339 تا 1342 ( ۱۹۶۰ تا ۱۹۶۳ ) به دولت اکوادور نفوذ کرد، خبرگزاریها و ایستگاههای رادیویی بهراه انداخت و حملاتی علیه گروههای محافظهکار ترتیب داد که بعداً آنها را به چریکهای چپگرا نسبت داد. به گفته بلوم، هدف اصلی از این اقدامات، بیثبات کردن دولت سوسیالیستی خوزه ماریا ولاسکو بود؛ دولتی که در نهایت از قدرت برکنار شد. جانشین او، کارلوس خولیو آروسمنا مونروی، پس از قطع روابط دیپلماتیک با آمریکا و اعلام حمایت از دولت فیدل کاسترو در کوبا، با کودتای نظامی از قدرت برکنار شد. چندین گزارش نشان میدهد که حکومت نظامی اکوادور با پشتیبانی و همکاری فنی سیا موقعیت خود را تثبیت کرد. در همان زمان، سیا سلاح در اختیار ارتش پرو میگذاشت و نیروهایش را آموزش میداد تا با جنبشهای چپگرای چریکی در کشور مقابله کنند.

دیدگاهتان را بنویسید